ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
رفتیم یه دشتی که شقایق داشت.
گفتم: بیا بریم جلوتر
گفت: جلوترم مث اینجاس، حوصله ت میشه؟
گفتم: تمام سکانس های زندگیم رو گذروندم که برسم به این لحظه، معلومه که حوصله م میشه.
پ.ن: امروز روز خوبی بود چون عصرش همونی بود که میشه بهش گفت صحنه های رمانتیک رمان گونه و الان هم که منصور ضابطیان خبر انتشار موآ رو داد برای خودم از باهوک سفارش دادم...آرزو چند دقیقه بعد برام پست منصور ضابطیانو دایرکت کرد و وقتی که گفتم آره سفارش دادم گفت: عههه من می خواستم برات بخرم و پس من برات حسابش می کنم
تو و این همه خوشبختی محاله